سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
منورالفکرها بر سر دو راهی «سگ و همسر»
چندی قبل کلیپی از یک برنامه تلویزیونی در شبکه استانی یزد در شبکههای اجتماعی منتشر شد که طی آن کارشناس برنامه با اشاره به ضرورت ایجاد محبت و عشق در خانواده؛ به بانوان پیشنهاد میکرد که این کار گاهی حتی ولو به قیمت شستن پای همسر نیز ضرورت دارد و خانمها میتوانند این کار را انجام بدهند.
پیرو انتشار این کلیپ، موجی از انواع و اقسام انتقادات قشر منورالفکر و حتی برخی مذهبیون به محتوای طرح شده در این کلیپ مطرح شد و صدا و سیمای استان یزد هم رسماً عذرخواهی کرد. [۱]
*ما نفیاً و اثباتاً نظری درباره محتوای این کلیپ نداریم اما توجه مخاطبان را به سه مقوله مهم در این رابطه جلب میکنیم:
یکم: تقریبا تمامی مذهبیونی که به محتوای این کلیپ انتقاد کردند؛ خود در زمینه یک رسم قابل تأمل اسلامی هیچگونه آگاهی نداشتند و به مخاطبانشان هم چیزی در این رابطه نگفتند که «شستن مچ پای عروس توسط داماد هم یک سفارش اسلامی است.» (منبع: کلیات مفاتیحالجنان، آداب شب زفاف)
دوم: میزان رشد طلاق در جامعه ایرانی طی ۱۰ سال گذشته ۱۰۰ درصد بوده است. [۲]
سؤال اصلی اینجاست که آیا در این شرایط بحرانی، حقوق معقول و نامعقولی که طرفداران جنسیتی مردان و زنان عنوان میکنند اصل است یا ایجاد مهر و محبت در خانواده به هر قیمتی!؟ و اساساً چرا در طوفان بحران آسیب اجتماعی طلاق در ایران؛ عدهای معترض فرمولهای ایجاد محبت و عشق بیشتر در خانواده میشوند؟
و سوم: عمده منورالفکرهایی که با ژستها، نوشتهها و تصاویر مختلف به انتقاد از محتوای طرح شده در کلیپ کارشناس شبکه استانی یزد و تمسخر آن پرداختند کسانی هستند که مشهور به رأفت و محبت عجیب و غریب برای سگ و گربه هستند، یا درباره آن سکوت دارند و یا ایضاً در ماجرای اعتراضات عمومی به آرزوی مرگ یک بازیگر پس از مرگ گربهاش اینطور میگفتند که باید به نظر هرکس احترام گذاشت!
رأفت و محبتی که شامل حمام بردن سگهای خانگی، تمیز کردن دفعیات آنها، شانه زدن به سگها، ارسال پیام تسلیت رسمی پس از مرگ سگ فلان بازیگر و مثلا آرزوی مرگ پس از مردن یک گربه نیز میشود.
اکنون و منهای اینکه ما نظری در رد یا تأیید محتوای کلیپ شبکه استانی یزد نداریم، اما سؤال اینجاست که چرا بخشی از این محبتها هرگز نباید شامل شوهر یا زن شود و طرفداران حقوق جنسیتی چرا سطحی هزار بار بیشتر از محبت و خدماتی که برای زن یا شوهر را روا نمیدانند اما همانرا برای سگها و گربههایشان رواداری میکنند!؟
***
کینه شتری از مدیریت جهادی در فیلم جشنواره فجر
مهران مدیری درباره «قالیباف» راست میگوید یا مصطفی کیایی!؟
فیلم سینمایی «چهارراه استانبول» ساخته مصطفی کیایی که به تازگی در سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد؛ دیالوگی دارد که مرجع ضمیر آن «محمدباقر قالیباف» و تکرار حرفهای عجیب اصلاحطلبان پیرامون او در ماجرای حادثه پلاسکو است.
در بخشی از این فیلم، مهدی پاکدل که نقش فرمانده تیم عملیات آتشنشانی را بر عهده دارد (و الحق بازی قابل تقدیری هم دارد)؛ به نماینده یا یکی از مقامات شهرداری که آمده تا به او اعلام کند آقای شهردار، شخصا مدیریت عملیات را بر عهده گرفتهاند، در یک رفت و برگشت و انتقاد از مدیریت بحران، میگوید:
«مشکل [بحران مدیریت] از همون کسیه که مدیریت عملیات رو به عهده گرفته»!
گفتنیست، نام سابق این فیلم «پلاسکو» بوده است.
در همین حال و در قسمت اخیر برنامه تلویزیونی دورهمی، «مهران مدیری» در یکی از پلاتوهای خود با اشاره به ضعفهای عمده شهرداری و شورای شهر اصلاحطلب تهران از این گفت که باید با گل و شیرینی برویم در خانه اعضای قبلی شورای شهر...
*ستاد مشترک اصلاحطلبان و دولت، از ساعات ابتدایی حادثه پلاسکو و در حالیکه هنوز ابدان پاک آتشنشانان شهید زیر آوار بود و حتی احتمالاتی مبنی بر زنده بودن آنها هم وجود داشت؛ حملات شدیدی را به سمت محمدباقر قالیباف شهردار تهران آغاز کردند.
احمد مسجدجامعی عملا اینطور گفت که چرا قالیباف طیالارض بلد نبوده تا بلافاصله در محل حادثه حضور داشته باشد!؟ [۳]
حسامالدین آشنا توییتهایی در زمینه آتش به اختیاری منتشر کرد.
رحمتالله حافظی، عضو سابق شورای شهر و از مقامات دولت احمدینژاد، به دروغ ادعای سانسور خبری و محدود کردن خبرنگاران توسط شهرداری را مطرح کرد.
و خبرنگار شرق هم به دروغ ادعا کرد قالیباف گفته است رفتم و آهن ۲۰۰ درجه را در دست گرفتم. [۴]
اما هرچه بود قالیباف به صحنه آمد و با کنار گذاشتن متُد مدیریتی «غافلگیری»، «سفر به کیش» یا «پیگیری تلفنی»؛ مدیریت عملیات در قبال حادثهای که ۲ سال قبل از آن، هشدارش را داد اما کسی به حرفهایش گوش نکرد را بر عهده گرفت و نگذاشت حتی یک شهروند معمولی نیز در این حادثه آسیب ببینند.
و جالب آنکه منتقدان آن روزهای قالیباف حالا یا ساکتند یا به مردم نشان دادهاند که از مدیریت یک برف ساده هم عاجزند و حتی برای جمع کردن زبالههای تهران نیز غافلگیر میشوند.
اما گویا کارآمدی مدیریت جهادی؛ کینهای را در دل جریان سیاسی خاص و البته جریان اپوزیسیون فرهنگی شعلهور کرده است که به این زودیها و حتی در زیر آوار برف هم سرد نمیشود و هر روز جلوهای از آن نمایان میشود تا به هر صورت ممکن؛ مسئله «کارآمدی» که نیاز امروز مردم و نظام جمهوری اسلامی است ترور شود.
خواه در یک تریبون سیاسی و خواه کنایهای در یک فیلم سینمایی...
***
ادامه سریال شوم «اینهمانی نظام اسلامی با رژیم شاه»!
«حسین علایی» پس از ۶ سال دوباره مدعی اینهمانی نظام اسلامی با رژیم شاه شد
ایسنا گزارش داد: حسین علایی، از فعالان دوران جنگ و از چهرههای نزدیک به اصلاحطلبان به تازگی طی اظهاراتی در یک نشست موسوم به «انقلاب محرومین» گفته است:
«من از ابتدا با شاه مخالف بودم؛ چرا که می دیدم امام را به دلیل مخالفت با بعضی کارها از کشور بیرون کرده است و اجازه هم نمیدادند اسم ایشان در روزنامهها بیاید یا عکسشان منتشر شود اما در حال حاضر هم خودمان این کارها را میکنیم.»[۵]
*اشارههای علایی درباره اینکه «خودمان هم این کارها را میکنیم»! به حصر و انزوای ۳ نفر از فتنهگران است.
پیش از حسین علایی و طی روزهای اخیر؛ اصلاحطلبان نیز تأکیدات زیادی بر تحقیر مردم ایران، هم در رژیم شاه و هم در سایه نظام جمهوری اسلامی مطرح کردهاند. [۶]
درباره اظهارات حسین علایی لازم به توضیح است که یک عنصر خارجی علیه یک حکومت هیچگاه مورد تشویق قرار نمیگیرد بلکه همواره در سطوح مختلفی زیر ضربه میرود.
امام راحل نیز با علم به همین قضیه بار انقلاب اسلامی را شجاعانه بر دوش کشید و تمام هزینههای آن را نیز قبول کرد تا به پیروزی رسید.
اتفاقا بحث امروز با کسانی که به دنبال اینهمانی نظام اسلامی با رژیم شاه هستند و یا فتنه سال ۸۸ را علم کردند همین است که شما هم اگر نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارید، شهامت بیان داشته باشید و در مرحله بعد هم مرد پرداخت هزینهها باشید و از رأفت نظام سوء استفاده نکنید.
معنایی که حسن رحیمپور ازغدی نیز به تازگی به آن اشاره کرده است.
به سخن دیگر اینکه نمیشود امثال آقای علایی و تنی دیگر از اصلاحطلبان حتی تا مرز اینهمانی نظام اسلامی با رژیم شاه و دفاع از فتنهگران محصور و منزوی نیز پیش بروند اما طاقت یک استنطاق ساده را هم نداشته باشند، به محض قطع شدن شیرکاکائوی بعد از ظهرشان مُقُر بیایند، طاقت قطع شدن امکانات شهروندی در نظام اسلامی را نداشته باشند و جالبتر از همه اینکه نه تنها مردانگی و شجاعت مبارزه علنی با نظام را هم نداشته باشند بلکه خواستار امکانات رفاهی و حقوق بیشتر هم باشند.
لازم به توضیح است که حسین علایی ۶ سال قبل و در سال ۹۰ نیز طی یادداشتی در روزنامه اطلاعات با اشاره به قیام ۱۹ دی مردم در دوران رژیم ستمشاهی، اقدام به اینهمانی نظام اسلامی با رژیم شاه کرده و تلویحاً مثل صحبتهای بالا از این گفته بود که نظام اسلامی نیز مثل رژیم شاه عمل میکند و این مسئله سرنوشتی یکسان با رژیم شاه را برایش رقم میزند.
یادداشت علایی موجی از اعتراضات علیه اصلاحطلبان را برانگیخت.
در همین راستا جمعی از سرداران سپاه پاسداران نیز به علایی نامهای اعتراضی نوشتند و او را ملامت کردند.
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، همان روزها طی یادداشتی در این باره نوشت: آیا نوشته ایشان با نوشتهای که از یک ضد انقلاب دوآتشه انتظار میرود کمترین تفاوتی دارد؟ اگر تفاوتی ندارد- که ندارد- احتمال سفارشی بودن آن دور از ذهن نیست! [۷]
***
1_https://www.isna.ir/news/96111005818/
2_http://dana.ir/1009421
3_mshrgh.ir/713739
4_http://fna.ir/VFBJ76
5_https://www.isna.ir/news/96111508584/
6_mshrgh.ir/827282
7_ mshrgh.ir/92301